۸ مرداد ۰۰
رفتم آلبوم افسانه چشمانت را از قفسه کتابا بیرون آوردم! کادویی که هیچ وقت باز نشد و هیچ وقت گوش نداده شد. نمیفهمم خودم و که بعد دوسال برای اولین بار بازش کردم و گوش دادمش و اصلا اصلا چیزی که از این دونفر انتظار داشتم نبود... البته کنارش چن تا کاست بود که زیاد گوش دادمشون و دوسشون داشتم و دارم.
وقتی سهشنبه بحثش شد گفتم آأم خوبی بود، رابطه خوبی بود. ولی جدای از مشکلات خودم قطعا کمبودهایی داشت که تمومش کردم دیگه و اون آدم خوب هم بعد کات کردن کم بد و بیراه نگفت از سر ناراحتی و احساس بازی خوردن درصورتی که اصلا همچین چیزی نبود و رفت و با خودش فکرای سمی کرد و مدت ها بعد از تموم شدن رابطه اومد و شروع کرد نظرات سمیش و باهام به اشتراک گذاشتن.
بیخیال اون رابطه ولی کادو گرفتن هم خیلی چیز حال خوب کنیه و الان حسم شبیه کسیه که تازه کادو گرفته.